مادر با دستی گهواره و با دست دیگر جهانی را تکان میدهد
(به مناسبت جشن اسفندگان )
به نام خداوند جان و خرد
ایرانیان دوران باستان همچون سایر اقوام همدوره خود، از گذشتههای دور تحت تاثیر و نفوذ مادر خدایان یا الهگانی بودهاند که آنها را حمایت میکردند. با دگرگونی نقش زن بهعنوان عنصری سودمند در جامعه، گروه خدایان مادینه نیروی برتر شدند و دست به آفرینش و کارهای خارقالعاده زدند. این بانوخدایان دارای تندیسههایی بودهاند که در جایجای سرزمین ایران و دیگر نقاط جهان یافت شدند. این پیکرکها خصوصیات زنانه بارزی دارند که نماد باروری و مادری و زایش آنهاست. با آغاز پیامآوری اشوزرتشت، پرستش چندخدایی کنار نهاده شد و یکتاپرستی به معنای واقعی خود مطرح گردید. پس سایر خدایان به مقام پایینتر نزول کرده و بدینترتیب امشاسپندان و ایزدان با حضور خود مفاهیم انتزاعی برخاسته از این خدایان را در درون خود و در باور مردمان حفظ نمودند. این فاصلهگرفتن از خدایان اساطیری بطور کامل نبوده و آدمی که مجذوب قدرت بیزوال بانوخدایان اسطورهای خود بود، با اقدامی جبرانی بخشی از قدرت مافوق طبیعی زنانه آنها را در قالبهای دختر شاهپریان و داستانهای روزمره خود جای داده و قسمتی دیگر را هم بصورت زن برتر در ادبیات خود زنده میکند و در یک کلام میتوان گفت در جهانبینی انسان باستانی ابرانسان زن بوده است.
آناهیتا و اشی از جمله ایزدبانوهای ایرانی میباشند که در جایجای نوشتههای باستانی جلوه میکنند. در میان امشاسپندان از لحاظ زبانشناسی زبان اوستایی، سه امشاسپند نخستین یعنی وهومن – اشهوهیشته و خشترهوئیریه، نرینه؛ و سه امشاسپند بعد یعنی سپنتهآرمئیتی و هئوروتات و امرتات از نظر لغوی، مادینهاند. از سوی دیگر با نگرشی ژرف در معنای این سه نیروی اهورایی
سپنتهآرمئیتی: مهرورزی افزاینده که بعدها به شکل سپندارمذ یا اسفند تغییرشکل داده است که در باور باستان، زمین نماد آن است .
هئوروتات: رسایی که زایش، بالندگی و خروش آبها و چشمهها در ذهن ایرانی یادآور این نیروی خدایی است.
امرتات: بیمرگی و جاودانگی که رویش و بالندگی گیاهان و سبزینگی، نماد باستانی آن است.
میتوان دریافت که هسته اصلی این سه امشاسپند، مهرورزی و عشق بیآلایش و ازخودگذشتگی و پروراندن و زایندگی است و نشانگر اهمیت نقش زن و مادر در اندیشه و باور انسان نخستین و ایرانیان باستان است. چنانکه در ادبیات ایرانی نیز مادر طبیعت، مام میهن، … بسیار بهچشم میخورد. اگر در باور ایرانی مرد دارای قدرت مردانگی و تفکر و خردورزی بیشتری است، در برابر آن زن نیز دارای مهرورزی، عشق پاک، پاکدامنی و ازخودگذشتگی فراوانتری است که هر یک از ایندو به تنهایی راه به جایی نبرده و حتی روند پویایی گیتی را هم به ایستایی میکشانند. اگر مردان بدنه هواپیمای خوشبختیاند ، زنان موتور آناند که پیکره بیموتور و موتور بیبدنه هیچکدام به تنها به اوج سعادت نمیرسند بلکه ذرهای حرکت و جنبش هم برایشان ناممکن است.
در گاهان ستودهشده، اشوزرتشت خوشبختی بشر را وابسته به میزان دانش و خرد انسان میداند نه جنسیت و قومیت و رنگ و نژاد. و از دیدگاه وی همه انسانها – همه زنان و مردان – دارای حقوق برابرند. او دختران را در گزینش همسر آزاد شمرده و عشق پاک و دانش نیک را دو معیار اصلی میداند و خوشبختی همسران جوان را در زندگی زناشویی در این میداند که هر یک بکوشند تا در راستی از دیگری پیشی جویند.
این هماهنگی و میانهروی پیامبر بسیار ارزشمند و قابلتوجه است. در زمانیکه در بسیاری از سرزمینها و فرهنگهای جهان باستان، دختر منفور خانواده بود و حتی گاهی پس از زایش بیدرنگ زندهزنده به گور میرفت؛ در ایران باستان، زن همکار و همفکر مرد در زندگی زناشویی و حتی گاهی در زمینه حقوقی – دینی و مذهبی – جنگ و پهلوانی بودهاست.
پس از زناشویی و تشکیل خانواده شوهر بهنام نمانوپئیتی (Nemanu Paiti) و زن بهنام نمانوپتنی (Nemanu Patni) خوانده میشود. جزء اول هر دو واژه به معنی خانه و پئیتی و پتنی هر دو به معنای سردار و رئیساند که پئیتی، نرینه و پتنی، مادینه است. ایندو واژه را کدخدا و کدبانو معرفی کردهاند و پیداست همانگونه که شوهر مقام کدخدایی و ریاست خانه را عهدهدار است، زن هم کدبانوی خانه است نه کنیز و مأمور .
در زیر گزیدههایی از متون پهلوی و اوستا را میخوانیم:
پیام 1 : برابری زن و مرد : ما همه فروهران و روانهای زنان و مردان پارسا و راست را میستائیم (یسنا 35-3)
پیام 2 : آموزش زن و فرزند : زن و فرزند خود را از تحصیل دانش و کسب و هنر بازمدار تا غم و اندوه بر تو راه نیابد و در آینده پشیمان نگردی (پندنامه آدرباد ماراسپند)
پیام 3 : در ازدواج : دختر خود را به شوهری ده که هوشیار و دانا باشد …
پیام 4 : در گاه ائیویسروترم به زن پارسایی درود فرستادهشده که در اندیشه و گفتار و کردار راست و پاک بوده و از راه علم و دانش احترامی بدست آورده و نسبت به شوهر صمیمی و فداکار باشد.
پیام 5 : در فروردینیشت کرده 30 ، نام زنان بسیاری نیز که از نظر میهندوستی، دینپروری، فرزانگی و پارسایی به گروه روانان جاوید پیوستهاند یادآوری و به روان آنان درود فرستاده میشود .
پیام 6 : بنا به نوشتههای کتاب نیرنگستان، زنان میتوانند در سرودن یسنا و برگزاری مراسم مذهبی با مردان همکاری کنند یا خود مبادرت نمایند و حتی زنان در دوران سالخوردگی میتوانند وظیفه نگهبانی آتش مقدس را برعهده بگیرند.
پیام 7 : بنا به نوشته کتاب ماتیکان هزار دادستان (هزار قانون) ، زنان دانشمند میتوانند به شغل وکالت دادگستری پرداخته و حتی بر مسند قضاوت بنشینند.
اینک گزیدههایی در مورد جایگاه مادر ایرانی در دوران باستان :
پیام 1 : با پدر و مادر خود مؤدب و فرمانبردار باش و به سخنان آنان گوش فراده، زیرا تا پدر و مادر زندهاند فرزند چون شیری است که در بیشه باشد و از هیچ نترسد ولی چون درگذرند فرزند چون بیوهزنی است که زیردست دیگران گردد و هرچه از او بستانند دم نتواند زد. (اندرز آدرباد ماراسپندان)
پیام 2 : جوانان برای عروسی از والدین کسب اجازه مینمایند. (کزنفون)
پیام 3 : فرزندان در حضور مادر بدون اجازه نمینشستند. (Curtius)
پیام 4 : کورش کبیر هر احترامی که در خور مادری بود به دختر Astyages روا داشت و در هنگام مرگ به فرزندان خود وصیت کرد در هر کار فرمانبردار مادر خود باشند. (Ctes Pars)
پیام 5 : در دربار شاه در مجلس رسمی و غیررسمی در موقع خوراک پایینتر از مادر خود مینشست.
و ایرانیان که سپاسداری را از بایستههای زندگانی شمرده و در این راه از هیچ کوششی فروگذاری نکردهاند برای سپاسداری از جایگاه زن و مادر در هستی، زندگی، آموزش فرزندان نسل آینده و در یک کلام در آبادانی جهان، برابری روز و ماه سپندارمذ یا اسفند را با نام جشن اسفندگان و به یاد کوششهای بیوقفه زنان و مادران در خاطرهها جاوید ساختهاند. پس بیایید در چنین روز فرخندهای در کنار ممس (مادربزرگ) و بامس (پدربزرگ) و پدر و مادر، همسر و فرزندان جشنی بهیادماندنی را رقم زده و بزرگترین مادر یعنی طبیعت و زمین را از آلودگیها پالوده سازیم.
شاید روزی تمام مردمان جهان روز اسفند از ماه اسفند را روز مادر طبیعت (محیط زیست) نام نهادند و جهانی برای نجات مادر طبیعت کوشید
برگرفته از:روزنامه شرق