داریوش کیانی
پادشاهی شاپور یکم (270 - 240 م.) فرزند اردشیر پاپکان - بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی - از اواخر سلطنت پدرش و در زمان حیات وی آغاز شده بود؛ چرا که اردشیر در حدود سال 240م. با مشاهدهی توانمندیها و شایستگیهای برجستهی وی، سلطنت را شخصاً به پسرش واگذاشته بود. شاپور در آغاز شهریاری خویش، حدوداً چهل سال داشت.
شاپور حکومتی را از پدر به ارث برد که تشکیلات پارتی هنوز در آن برقرار، ولی تجدید سازمانیافته به شیوهای تمرکزگرا، اما بدون حذف نظام کمابیش فئودالی آن بود. اینک شاهنشاهی ساسانی با داشتن سپاهی کارآزموده و ورزیده از فتوح نخستین اردشیر، بر قدرتی کامل استوار بود. بنابراین شاپور از همان آغاز کار، توجه خود را به امور و مسائل خارج از کشور معطوف داشت. در این زمان، دولت روم، همچنان دشمن و هماورد دیرین ایران بود و تنشهای جاری میان این دو کشور، نبرد ایران و روم را ناگزیر ساخته بود. چنین بود که «گوردیانوس» - امپراتور روم - لشکرکشی گستردهای را برضد دولت ساسانی ترتیب داد و در سوریه با سپاه ایران رویارو شد. اما شاپور دلیرانه سپاه روم را در هم شکست و گوردیانوس نیز کشته شد و شمار فراوانی از رومیان به اسارت درآمدند (244م.). با کشته شدن امپراتور، فیلیپ (معروف به فیلیپ عرب) خود را امپراتور جدید روم خواند و سراسیمه و شتابناک از شاپور درخواست صلح کرد و غرامت هنگفتی را به این منظور و برای آزادی اسیران رومی، به پادشاه ایران پرداخت و تعهد نمود که روم در امور ارمنستان مداخلهای نکند.
پس از این وقایع، شاپور متوجه مرزهای شرقی ایران شد و دولت ثروتمند «کوشان» را که منشأ تنشهای بسیاری در این ناحیه بود، فروگرفت و پیشاور و جلگهی سند را تصرف کرد و با عبور از هندوکش، بلخ را فتح کرده، از آمودریا گذشت و وارد سمرقند و تاشکند شد. بدین ترتیب، پادشاهی کوشان منقرض گردید و چیرگی دولت ساسانی بر مناطق ثروتخیز و راهبردی ماوراءالنهر، برقرار شد. شاپور چندی نیز متوجه قفقاز شد و توانست گرجستان و آلبانیای قفقاز را فرمانبردار خود سازد.
مسألهی ارمنستان بار دیگر ایران و روم را به درگیری دیگری کشاند چرا که روم با وجود تعهد به عدم مداخله، در صدد بسط و توسعهی نفوذ خود در ارمنستان برآمده بود و از سوی دیگر، امپراتور وقت روم - گالیوس - از پرداخت باقی ماندهی غرامتی که فیلیپ متعهد آن شده بود، خودداری نموده بود.
شاپور در سال 252م. ارمنستان را فتح کرد و در همان سال یا سال بعد، به نبرد با رومیان شتافت و در سوریه شصت هزار تن از سربازان رومی را تارومار ساخت و با ادامهی جنگ در سالهای بعد، توانست شهرهای بسیاری را در سوریه و کاپادوکیه، از جمله انتاکیه و دورا-اوروپوس را فتح کند (256م.). والرین - امپراتور وقت روم - که مرزهای خود را این چنین در معرض تاخت و تاز شاپور میدید، به سوی ایران لشکر کشید اما سرانجام در نزدیکی Edes (اورفای کنونی در ترکیه) محاصره گردید و خود و هفتاد هزار تن از نیروهایاش - شامل سربازان، صاحب منصبان، سناتورها و سرداران - به اسارت ایرانیان درآمدند. این تعداد اسرای رومی سپس در پارس، خوزستان، آسورستان و پارت سکونت داده شدند و از معماران و مهندسان و صنعتگرانی که در میانشان بود، برای ساخت بناها و تأسیسات عام المنفعهای مانند پلها و سدها و جادهها استفاده شد؛ که امروزه بسیاری از این بناها، به ویژه در خوزستان باقی است.
لشکر فاتح شاپور پس از بازگشت از سوریه، مورد هجوم پادشاه عرب پالمیر (Palmyr) قرار گرفت و آسیبهایی دید اما این رویداد، چیزی از ارزش پیروزیهای سپاه ایران نکاست. شاپور برای جاودانه ساختن یادوارهی پیروزیهای خود، فرمان داد تا در پنج نقطه از استان فارس، چیرگیاش را بر رومیان، بر صخرهها نقش کنند.
پیروزهای پیاپی شاپور بر دشمنان خارجی و به ویژه سه امپراتور روم، قدرت و وسعت کلانی به شاهنشاهی نوپای ساسانی بخشید و منزلت و حیثیتی والا برای وی به همراه آورد؛ چنان که شاپور برای نخستین بار، خود را «شاهنشاه ایران و انیران (= غیر ایران)» خواند تا چیرگیاش را بر سرزمینهایی فراتر از مرزهای ایران، نمایان سازد. شاپور به عنوان رهبری بزرگ، به آرمانهای پدرش در زمینهی اصلاح سازمان داخلی کشور نیز تحقق بخشید و در عین حال که سازمان اداری اشکانیان را همچنان حفظ کرد، در جهت تمرکز و وحدت قلمرو ساسانی تلاشهایی کرد. او با داشتن افکاری والا و ترقیخواه، فرمان داد آثار متعددی از دانشمندان یونان و هند در زمینههای گوناگون - اعم از طب و ستارهشناسی و فلسفه و غیره - به زبان پهلوی برگردانده شود. با آن که شاپور کوشیده بود تا نهادهای زرتشتی متعددی را در اقصا نقاط کشور برپا سازد، اما در روزگار او - همچون مقاطعی دیگر در تاریخ ساسانیان - آزادی نسبی مذهبی در ایران برقرار بود و از جمله مانی پیامآور ایرانی (277 - 216م.) بیهیچ دشواری خاصی، در آن عصر به تبلیغ آیین خویش میپرداخت و حتا در لشکرکشی شاپور علیه گوردیانوس، در کنار وی بود.
در مجموع میتوان گفت که شاپور یکی از بزرگترین پادشاهان ایران باستان بود که نه تنها با فتوح نظامی و تدابیر سیاسی خود قدرت و وحدتی کلان به قلمرو ایران بخشید، بل که تلاشهای عمدهای نیز در جهت آبادانی و شهرسازی و توسعهی بناهای عام المنفعه انجام داد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کتابنامه:
* گیرشمن، رومن: «تاریخ ایران از آغاز تا اسلام»، ترجمهی محمود بهفروزی، انتشارات جامی، 1379
* زرینکوب، عبدالحسین: «تاریخ مردم ایران»، (ایران قبل از اسلام)، انتشارات امیرکبیر، 1373